مسابقهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) قه، مسابقۀ سرعت، سرعت بازی رفت، بازی برگشت، بازی دوستانه اسبدوانی [◄اسبسواری 267]، اتومبیلرانی، گراندپری دو، دو با مانع، دوومی
مسابقهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) قه، مسابقۀ سرعت، سرعت بازی رفت، بازی برگشت، بازی دوستانه اسبدوانی [◄اسبسواری 267]، اتومبیلرانی، گراندپری دو، دو با مانع، دوومی
مبارزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) قابت، زورآزمایی، مسابقه▼، آزمایش، ماراتون، تورنامنت، مجموعۀ مسابقات ورزش دور نهایی، نیمه نهایی، یکچهارم نهایی اُلمپیک، پارااُل
باقیماندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت قیمانده، بقیه، مانده، تتمه، مابقی، الباقی، [حالت صفتی باقیمانده▼] پسمانده، تهنشین، رسوب، دُرد، تهمانده، لا، لای، لِرد ثقل برآمد، حاصل، رویش افزون
نقطۀ آغازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نقطۀ شروع، استارت، شروع، شروع مسابقه، شروع بازی، نقطۀ عزیمت، خروج اوایل، نخستین وهله، آغاز کار، سرآغاز رجعت آستانه، دهانه، ورودی▼ مرز، حدّ آغازکنند