محتاطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تاط، محافظهکار، ملاحظهکار، احتیاطکار، مراقب، مارگزیده، آماده عافیتطلب بیزار دستبهعصا، مآلاندیش
مبتلا بهمرض مشخصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مشخص، مسلول، مسموم، کمخون، فلج، افلیج، سرطانی، علیل، معلول، مارگزیده، یبس، مصروع هار