مادرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ام، مامان، مام، مامی غریزۀ مادری مادربزرگ، پیرزن نامادری، مادرخوانده، مادراندر
مقدّر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ودن، محکوم بودن، حاکیبودن، خبر دادن از، گواهی دادن بر (از)، ایجاب کردن آماده شدن شرایط، آماده شدن
مقدّر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ن، محکوم کردن، پیشگوییکردن، نقشه کشیدن، قصد داشتن، برآن بودن، خیال داشتن، پیشبینی کردن ازپیش تعیین کردن
مارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل خزنده، اژدها، افعی ماربچه، مارماهی زنگی، جعفری، کبرا، کفچهمار هندی، عینکی، اژدرمار (ماربوآ ) مارمولک، سوسمار، خزندگان کِرْم [خزنده] مارِ نیرنگ، فر
خویش بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ل] خویش بودن، همخون بودن مادر شدن، پدر شدن، تولید مثل کردن بهفرزندی قبول کردن
زنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، دوشیزه، بانو، خانم، خاتون، مادر سیده، حاجخانم بیبی، باجی، کدبانو، خانهدار، ملکه، عروس، سوگلی زوجه، همسر، عیال، هوو، جاری خواهر، همشیره، آبج
نخستینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نخست، یکم، اولی، اولین، آغازین▲، اصلی، جبلی، نوآور بیسابقه، تازه، نو رکورددار، پیشتاز، پیشاهنگ، پیشین، جلویی مادر، اولیه، ابتدابهساکن
سریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم سله، زنجیره، آرایه، تدریج، درجه تصاعد، تصاعدهندسی، تصاعد حسابی ردیف▲، رشته، دوره، شمارش، شمارش معکوس ریشه، اشتقاق شجره، مادر، دودمان ◄خانواده جداسازی