مادرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ام، مامان، مام، مامی غریزۀ مادری مادربزرگ، پیرزن نامادری، مادرخوانده، مادراندر
زنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، دوشیزه، بانو، خانم، خاتون، مادر سیده، حاجخانم بیبی، باجی، کدبانو، خانهدار، ملکه، عروس، سوگلی زوجه، همسر، عیال، هوو، جاری خواهر، همشیره، آبج
مادرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ام، مامان، مام، مامی غریزۀ مادری مادربزرگ، پیرزن نامادری، مادرخوانده، مادراندر
خویش بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ل] خویش بودن، همخون بودن مادر شدن، پدر شدن، تولید مثل کردن بهفرزندی قبول کردن