متحیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ت، گیج(شده)، انگشت بهدهان، دچار بهت و حیرت، حیران، مات، متعجب، شگفتزده، نامطمئن
کمرنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ملایم، باز، مات، رنگ ورورفته، بیرنگ، سفید کلام ساده و بیپیرایه
مبهوتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ت، مات، متحیر بیتجربه، نیاموخته، بیاطلاع، بیخبر، ازهمهجابیخبر، ازدنیابیخبر، نادان شوکه، متعجب، شگفتزده
رنگپریدگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، عدم وضوح، مِه، گرفتگی، افول، زوال، تیرهسازی، مات بودن، تاریکی