لیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی لیز، لغزان، لخت، روان صیقلی، براق ◄ روشن [سطح] لیز، لغزنده، سُر، هموار، صاف
لطف کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ردن، لطف درحق کسی کردن، مرحمت داشتن، عنایت داشتن
لاففرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی گزاف، پز، رجز، هارت و پورت، عروتیز، کرکری، الدرم[و ]بلدرم چاخان، بلوف آگهی تجاری، اغراق، چرند، فریب
گیاهانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ان، نباتات، علف، سبزیجات، گیاه، روییدنی، رستنی، نبات، سبزه حیات گیاهی، نشو ونمای نباتی، نمو، رویش [جوانه] سلسله گیاهان: شاخهها، جلبکها، خزهگی
وسیلۀ نظافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی جارو، خاکانداز، اسفنج، لیف، کیسه، برس، مسواک، جاروبرقی، ماهوتپاککن، گردروب، پارچۀ گردگیری پارچۀ نظافت▼ پارو تشت
پارچهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد واع منسوج وپارچه:}، آستری، فاستونی، حریر، دیبا، اطلس، زربفت، ساتن متقال، چیت، کرباس، چلوار، مخمل، توری، گاز، پرنیان، پرند، وال، پشمی، کتان، کتانی، ل
لیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی لیز، لغزان، لخت، روان صیقلی، براق ◄ روشن [سطح] لیز، لغزنده، سُر، هموار، صاف