بلندگوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی لیدکنندۀ مصنوعیصدا، مگافون، باند، گوشی تلفن، زنگ در، زنگ دوچرخه، بوق، آمپلیفایر ≠ میکروفن، دهنی، وسیلۀ شنوایی
فهرستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد هه، لیست، جدول، لیست اقلام، فهرست اقلام، موجودی، صورت، صورت دارایی، فهرست اموال، صورت موجودی، سیاهه کالا، دفتر، دفتر دارایی، دفتر موجودی آرایه، اندکس
فهرست کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ست کردن، لیست کردن، فهرستنوشتن، موجودی برداری کردن، سیاههبرداری کردن، صورتبرداری کردن، وارد کردن، ثبتکردن نامنویسی کردن، نام نوشتن، ثبت نام کردن،
مشخص کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم مشخص کردن، بستن، معین کردن، شمردن سیاهه تهیه کردن، لیست کردن تعریف کردن، تعیین کردن، محدود کردن جدا کردن، فرق گذاشتن، کنار گذاشتن گذاشتن معنا داشتن ت
عنوان دانشگاهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی شگاهی، دکتر، کارشناس ارشد، فوق لیسانس، کارشناس، لیسانس، کاردان، فوق دیپلم