بزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات صیر، گناه، لغزش، فسق، فسقوفجور، خلافکاری، جنایت، خلاف، قانونشکنی فول، خطا فقدان وظیفه، ناحق، عمل بیرحمانه پروندۀ کیفری (جزائی)
غفلتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود یدقتی، بیمبالاتی، سهو، بیملاحظگی، اهمال، مسامحه، لغزش، تغافل، بیخبری، بیتوجهی، فراموشی آبمالی، فروگذاری، کوتاهی، قصور، فقدانوظی
بیتقواییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ایی، بیدینی، خدانشناشی، خدانترسی، بیاحترامی، گمراهی، ضلالت، لغزش، تباهی، بدعت، فقدان وظیفه کفر، کفرگویی، جسارت نسبت بهمقدسات، اهانتبهمقدسات، نفر
لیزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ] لیزی، روانی، صیقلی بودن لَختی روغنزنی، نرمسازی، لوبریکاسیون، روانسازی، روانکاری همواری، صافی لغزش
اشتباهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، خبط، سهو، لغزش، غلط حرکت غلط، سوء قضاوت، عدم تشخیص خرابکاری، سرهمبندی، عدم مهارت اشتباه لپی، نشانی غلط، آدم عوضی، اشتباه فاحش، سه، شکست،