لغت ساختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه لغت ساختن، ابداع کردن، واژۀ نوساختن، برای چیزی لغت پیدا كردن
لذت فیزیکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی لذت فیزیکی، لذت، حظ، بهره التذاذ، تلذذ، ارضا، نفسپرستی، عدماعتدال تفریح، سرگرمی، خوشی تلطیف، لذتبخشی نصیب
لذت بردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی لذت بردن، بهره بردن، برخوردارشدن، کام گرفتن بهدهان مزه کردن، مزهکردن رغبت داشتن، دوست داشتن، خوش بودن اسراف کردن، پرخوری کردن
لغوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام و، نسخ، الغا، اقاله(اقالت)، فسخ، فک، ابطال تضعیف، بیاعتباری، سقط اعتبار، نفی، انکار تغییرعقیده انحلال باطلسازی، جِر
لغو کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام کردن، کنسل کردن، بههمزدن، منسوخ کردن، باطل کردن، خط زدن، زدن، محو کردن ساقط کردن، برانداختن، از اعتبار انداختن، بیاعتبارکردن، پس گرفت
تخریبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت هدام، براندازی، خرابکاری، معدوم سازی، انقراض، قلع و قمع، بنیان براندازی، ویرانی▼، ویران سازی، سرکوب، فرونشانی، اتلاف، تضییع رفع، زدایش، امحا، محو نا
تجهیز نشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نامجهز، زپرتی، آماده نشده، مبلمان نشده، خلوت، لختوپتی، کمپوشیده، پرپرو، خالی، لخت دستتنها، دستخالی، نامسلح، بدون آمادگیقبلی، صفرکیلومتر،
ناآمادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ت] ناآماده، بدون آمادگی [این سرفصل: صفاتانسان فاقد آمادگی. درمورد شرایط ناشی از فقدان آمادگی به نارس▼ رجوع شود و درمورد قید مربوط به اقدامات
انقلابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ، قیام، تغییرات ریشهای، تغییر اساسی، جهش، تحول، دگرگونی، تکامل، گردش اوضاع، گردش، چرخش اخلال، بیخکنی، امحا آشوب، شورش، طغیان، فتنه، غائله، یاغیگر
لغت ساختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه لغت ساختن، ابداع کردن، واژۀ نوساختن، برای چیزی لغت پیدا كردن