پول تقلبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی لبی، اسکناس تقلبی، پولقلب، بدعیار، ناسره چک بیمحل پول بیارزش، قربانی تورم
جنگطلبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) لبی، جنگجویی، ستیزهخواهی، ستیزهجویی تب جنگ، توسعهطلبی، میهنپرستی، سلحشوری، جنگاوری مداخله آتشبیاری
قول دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته ل دادن، وعده دادن، لبیکگفتن، عهد کردن، سوگند خوردن، عرضهکردن، اظهار کردن عهد بستن، امضا دادن، چک سفیدامضا دادن، بالش نرم زیر سر کسی
تابع بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ل] تابع بودن، تبعۀ کشوری بودن مطیع بودن، افسار کسی بهدست دیگری بودن لبیک گفتن، اطاعت کردن اتکا کردن کهتر بودن
مسئولیت قبول کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ول کردن، تعهد کردن، متعهد شدن، لبیک گفتن، قول مساعد دادن، قول دادن، احساس مسئولیتکردن، التزام سپردن، التزام دادن