امکانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال م] امکان، احتمال قابلیت، استعداد، توان آمادگی، کفایت شانس شق، چاره، راهحل، گزینه، خیار، انتخاب، اختیار، گزیر، رأی، درمان
عدم امکانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ] عدم امکان، امتناع، غیرممکنبودن کار ناشدنی، چیز غیرممکن تغییرناپذیری، برگشتناپذیری، چارهناپذیری امپاس، بنبست، منع
سلوکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب مال، عروج، معراج، سیرالیالله، سفرالیالله، تعالی، تکامل، وصال سیر انسان در مراتب وجود مراتب شهود و یقین، مدارج سلوک، تبتّل، محو، فنا، ازخودرهایی، ش
امکانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال م] امکان، احتمال قابلیت، استعداد، توان آمادگی، کفایت شانس شق، چاره، راهحل، گزینه، خیار، انتخاب، اختیار، گزیر، رأی، درمان
عدم امکانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ] عدم امکان، امتناع، غیرممکنبودن کار ناشدنی، چیز غیرممکن تغییرناپذیری، برگشتناپذیری، چارهناپذیری امپاس، بنبست، منع
فرصتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان امکان، میدان، مجال زمان انجام کاری، موعد، [◄ نوبت 141]، هنگام، موقع، وقت، دَم، بُرهه، لحظه، ، اوان، زمانه مناسبت، قران وضعیتمناسب، گشایش، فرج ◄ خو
ممکن بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ] ممکن بودن، میسر بودن، امکانداشتن اجازه دادن احتمال داشتن ازدست برآمدن، آسان بودن