لغویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ت] لغوی، صوری معرب، مفرس مرکب، مشتق، مقلوب، ممال مرادف، مترادف، متشابه، متضاد، متداعی، مرتبط، معنایی
لغویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ت] لغوی، صوری معرب، مفرس مرکب، مشتق، مقلوب، ممال مرادف، مترادف، متشابه، متضاد، متداعی، مرتبط، معنایی
معناییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ی، لغوی، تحت اللفظی، نمادین زبانشناسانه استعاری، معنوی مرادف، مترادف، هممعنا، متداعی، مشابه، شبیه متضاد