بازسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی قا، نوسازی، مدرنیزاسیون، اعاده، بازیافت، تجدید، احیا▼، برگرداندن بهوضعاولیه، بازیافت، جبران، برقراری(مجدد)، بازگشایی، بازگشت، برگشت، استرداد
آدمناقلافرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه قلا، زیرک، آبزیرکاه، نیرنگباز، شخص پنهان شده خرابکار الخناس
تقویتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت و دادن، توانبخشی، استحکام، تجدید قوا، امداد، نیرو بخشیدن، نیروزایی، دوپینگ امداد، کمک استحکام، آهنکشی، سخت کردن، سختی (سفتی) تهییج، تحریک نقاهت، ب
کششفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت کشش، کشیدن، جذب، القا جلب، جاذبه چیز کشنده، لکوموتیو، اسب تریلر، یدککش، موتور دیفرانسیل جلو، اسبدرشکه، مغناطیس چیز کشیدهشده:قطار، تریلر، کفی، یدک،
مغناطیسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت س، آهنربا، سولنوید، آهنربای الکتریکی، ماگنت (مگنت) میدانمغناطیسی، شار مغناطیسی، القا (القای الکترومغناطیسی) آرمیچر کهربا، الکتریستۀ ساکن