سرووضعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تیپ، قیافه، ظاهر، چهره، رو، صورت حرکات، وجنات، رفتار جلوه، منظره▲ تریپ
باوقار بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ودن، جدی بودن، لبخند ازصورتش محو شدن، سنگین بودن، متانت خودرا حفظ کردن، قیافه گرفتن، کسلکننده بودن
فخرفروختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی رفروختن، خودنمایی کردن، نازبرکسی (چیزی) کردن (فروختن)، چیزی را بهرخ کسی کشیدن، قیافه آمدن، تظاهر کردن، جلوه کردن تشریفات را رعایت کردن، رسم
چهرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ار، سیما، عذار، جمال، چهر، عارض، طلعت، وجه، دیدار، لقا، منظر، بَشَره، برورو، تمثال، خلقت، نگار، تصویر، عکس، ریخت، قیافه، سر و وضع، شکل لپ، گونه، بنا