کُشتیگیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) شتیگیر مرشد، کهنهسوار، پیشکسوت، عیّار، پهلوان، جهانپهلوان، نوچه، نوخاسته، میاندار، ضربگیر پهلوان، جوانمرد قَدَر، همقدر، ه
دلسرد شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه سرد شدن، مأیوس شدن، بیشازاینانتظار داشتن، قال گذاشته شدن، دست از پا درازتر آمدن، آرزو به(در) دلِش ماندن، موفق نشدن ناکام ماندن، آرزو بهگور
مستقر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام قر کردن، اسکان دادن کوچ دادن، تبعید کردن بنیاد نهادن، تأسیس کردن
سوگندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط قسم، سوگندنامه، گواهینامه، شهادت تحلیف، سوگندخوردن، استشهاد، سوگند دادن
آدم فقیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی قیر، مسکین، درویش، ورشکسته سائل، گدا آشغالجمعکن مساکین، فقیربیچارهها، فقیرفقرا، قشر آسیبپذیر