تقویتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت و دادن، توانبخشی، استحکام، تجدید قوا، امداد، نیرو بخشیدن، نیروزایی، دوپینگ امداد، کمک استحکام، آهنکشی، سخت کردن، سختی (سفتی) تهییج، تحریک نقاهت، ب
ارتشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) کر، سپاه، جیش، عسکر، قوا، افواج سازمان ارتش: ستادمشترک، فرماندهی، نیرو، عملیات، دژبان، پشتیبانی، اردنانس، عقیدتی-سیاسی، اطلاعات
تعادلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، موازنه، تراز، تساوی وضع موجود، همزیستی مسالمتآمیز تقارن، توازی متانت، سازگاری تعادل در دریا، تعادل کِشتی، بالاست تعادل قوا، تعادل طبیعی تراز تجار