جبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام لزام، التزام، اقتضا، ناچاری، ضرورت، بایستی، باید، اجبار، فقدان انتخاب، ناگزیری تقدیر▼، وجوب، ازپیش تعیینشدگی، اتفاقات، اوضاع قانون طبیع
مفادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته ، شروط، شرایط، مواد، مفهوم، مضمون، نص، موضوع، شرایط نهایی اولتیماتوم، ضربالاجل بند، ماده، تبصره، پاراگراف، پیوست، ضمائم، الحاقیه مف
مایۀ هلاکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی هلاک، نفرین، لعن، آفَت، بلا، نکبت، مصیبت، فتنه، طاعون بلایایطبیعی، نیروهای طبیعی، آیات آسمانی، قانون طبیعت، قوۀ قهریه، حوادث قهری وغیرمترقبه،
ولیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت قیم، کفیل، ولیِ قهری اولیا، پدرومادر، والدین، بزرگترها، ابوین نیاکان، اجداد، [◄ سرآغاز 66]، پدران، آبا، گذشتگان، پیشینیان، اسلاف ◄ گذشته بزرگترین، م
قانونشکنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات قانون، تجاوز، قهر، وحشیگری، خشونت، مجرمیت، خلافکاری، تخلف، جنایت، نادرستی، گناهکاری، بیعدالتی، پا فراتر گذاشتن ارتشا، رشوهخواری، رشوه ◄ هدیه