شمولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، دربرداشتن، تضمن، جزء خود شمردن، جامعیت، فراگیری، تسرّی، تعمیم، عمومیت گنجایش، جا قبولکردن، ورود، پذیرش داشتن شرایط، صلاحیت، شمول مقررات عضویت، مشار
پذیرا شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت پذیرا شدن، قبول کردن، پناهدادن، وارد کردن، معرفی کردن موافقتکردن، پذیرفتن اجازۀ دخول (ورود)دادن، بستری کردن، خواباندن، اتاق دادن، پذیرایی کردن خوشام
اجازه دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ، گذاشتن، رخصت دادن، اذن دادن، امتیاز دادن بهکسی، جایز دانستن، موافقت کردن، تأیید کردن، قبولکردن، پسندیدن، اختیار دادن، اختیارات لا