قطعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، یدکی، زاپاس، قلم، آیتم، جزء سازا، جزء سازنده، جزء عامل، عوامل ◄ تأثیر متعلقات، وجوه یکی از، عضو عنصر، مادۀ ترکیبی، مواد متشکله، جزء ترکیبی، افزود
بخشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت قطعه، قطاع، شقه، حصه، لخت، پاره، تکه▼ نصیب، سهم ضلع، وتر، باریکه، خلال، بند، حلقه، برش، مقطع، قطع گروه، حوزه، ناحیه جلد، کتاب باب، فراز، فصل زیرمجمو
فالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه نشانه، علامت قرعه، پشک، اتفاق فال حافظ، فال قهوه، تارو آمد، آیند، تبرک، اقبال، اوغور (اوقور)، برکت، میمنت، یُمن، شگون، خوشیمنی، خجستگی، فرخ
منطقهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام قه، فضای معین، قطعه، اقلیم، سرزمین▼، ناحیه▼، شهرستان، شهر▼ فضای محدود، محدوده، محوطه ◄ محل اراضی، ناحیۀ (منطقۀ) جغرافیایی، ناحیۀ کوهستانی، ناحیۀ
محاسبۀ احتمالاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت احتمالات، تئوری احتمالات، محاسبات اکچوری، احتمالات ریاضی، آمار بیمه، بیمۀ اتکایی بختآزمایی، لاتاری، قرعهکشی، شرطبندی، گرو، قمار، ارمغان بهزیستی ب
تصادفاً وقوع یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] تصادفاً وقوع یافتن، اتفاقاً واقع شدن، آمدن برخورد کردن خطر کردن، قمار کردن قرعه بهنامش اصابت کردن