قلیلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد م، معدود، اندک، مختصر، پایین، نایاب، نادر، انگشتشمار، کمیاب، ناچیز، کمجمعیت بخیلانه ناکافی، غیرکافی، بخورونمیر تنگ، محدود چند، اند، اندی نهچندان ز
مورمورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی قلقلک، خارش، خوابرفتن، لمس شدن، بیماری پوستی چرک آلرژی، هیستامین
خندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی لبخند، تبسم، قهقهه تمسخر، نیشخند، پوزخند، خندۀ زهرآلود، استهزا لبخند، خندۀ زیرلب قلقلک کمدی، فکاهی، لطیفه، بذله غش غش، هاها، کرکر، قاهقاه،
کم بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد م بودن، قلیل بودن، معدودبودن، نقصان داشتن، تعدادشان کم بودن، انگشتشمار بودن کم اتفاق افتادن، نادر بودن