قطعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ی، دریدگی، جداشدگی، انقطاع، گسل، چاک، شکاف مقطع، برش دوراهی قطع اندام (عضو) اختصار پیشگیری ✑ شقاق
قلتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد کمی، اندکی، انگشتشماری، انگشتشمار بودن، کمبود، کمیابی، کمبودن، تنگی کمجمعیتی چند، اندی، بعضی کموکاست، نقصان گاهوبیگاهی، پراکندگی، ندرت کمبود جا،
قلّهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد أس، سَر▼، اوج، قطب، بالا، فوق، تاج، افسر، نوک، بالابالاها (بالابالا)، تارک ظُهر، نقطۀ اوج، رأس درخت، رأس موج، اوجمنحنی، نقطۀ عطف، بلندی برج، بارو، ا
قلم چاپفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه چاپ، قلم سیاه، نازک تیتر، ترافیک، کامپست، هما، لوتوس، کوفی، مدیر، نسیم، نازنین، یاقوت، زر، ایرانیک، ایتالیک، فردوسی، م
تخریبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت هدام، براندازی، خرابکاری، معدوم سازی، انقراض، قلع و قمع، بنیان براندازی، ویرانی▼، ویران سازی، سرکوب، فرونشانی، اتلاف، تضییع رفع، زدایش، امحا، محو نا
عامل آزمایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ، میزان، معیار، استاندارد، ملاک، ، عیار، محک، مُعَرف، اندیکاتور مترولوژی، واحد شمارش ◄ واحد وسیلۀ اندازهگیری، وسیلۀ سنجش، ابزارسنجش
مترولوژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود علم اوزان و مقادیر، ابعاد، طول، عرض، ارتفاع، بلندی، عمق، اندازه سیستم متریک، متر، گرم، اهم، وات، ژول، نیوتن، توان، ماکسول واحد حجم،
ندرتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان رت، ندرت وقوع در زمان، گاه و بیگاهی، پراکندگی، اتفاقی بودن، گاهگاه بودن، قلت وقوع کمیابی، تنگی، کمبود، کمی، قلت موجود نادر، موجودات استثنایی فقدان،
شیءفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام یز، عین، قلم، کالا طبیعت بیجان موجود، مخلوق، پدیده، آفریده جنس، متاع پدیده، عارضه، حادثه، عینیت الفاظ خمسه: جنس، نوع، فصل، عرض عام و عرضخاص اجنا