قطعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، یدکی، زاپاس، قلم، آیتم، جزء سازا، جزء سازنده، جزء عامل، عوامل ◄ تأثیر متعلقات، وجوه یکی از، عضو عنصر، مادۀ ترکیبی، مواد متشکله، جزء ترکیبی، افزود
قلّهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد أس، سَر▼، اوج، قطب، بالا، فوق، تاج، افسر، نوک، بالابالاها (بالابالا)، تارک ظُهر، نقطۀ اوج، رأس درخت، رأس موج، اوجمنحنی، نقطۀ عطف، بلندی برج، بارو، ا
مزرعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی شتزار، زمین، زمینزراعتی، رستنگاه، کلخوز، مزارع مرتع قطعه، بنه، بیجار، قطعۀ زمین، مِلک باغ میوه، مزرعۀ صیفیکاری، باغچه، تاکستان، موستان، باغستان
کشاورزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رزی، زراعت، فلاحی، فلاحت، کشت، زرع، مزرعهداری، بهزراعی، اصلاح نژاد باغداری، درختکاری، جنگلداری، باغبانی، گلکاری، مرتعداری، چایکاری دیمکاری، د
بدن انسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، تن، پیکر، آغوش، ارگانیسم، هیکل، قواره، اندام، قدوقواره، بالا، قدوبالا، قدوقامت جان، روح کالبدشناسی، علوم پزشکی، اندام، ماهیچه، مفصل، عضله قامت
کوهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رشتهکوه، سلسلهجبال البرز، زاگرس، هیمالیا، دماوند، الوند آتشفشان یال، خطالرأس کوه، قله، صخره دره ◄حفره یخچال طبیعی
اتفاقاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت تفاقاً، دست برقضا، بهطوراتفاقی، ناگهان، بههرحال، بهقید قرعه ابتدابهساکن، الابختکی (اللهبختکی)، بیموجب، بیجهت بدون اراده، ازخودبیخود، بالاجبا