قفلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ل، دکمه، قزن، دکمه فشاری (قابلمهای)، سنجاق قفلی، دکمۀ سردست [ تزیینات لباس 844] گیرۀ کاغذ، سنجاق سر، گل سَر سوزن، میخ، سنجاق، پونز، گلمیخ، قلاب، ن
قفلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ل، دکمه، قزن، دکمه فشاری (قابلمهای)، سنجاق قفلی، دکمۀ سردست [ تزیینات لباس 844] گیرۀ کاغذ، سنجاق سر، گل سَر سوزن، میخ، سنجاق، پونز، گلمیخ، قلاب، ن
سلولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام انه، قفس، زندان، اتاقک، اتاقک دیدهبانی پیله کشو کنج، گوشه طبقه، لایه اتاق▼، حجره، داخل مسجد سلول زنده، تخم، تخمک، اجزای سلول زنده:مژک، اندامک د
گنجهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، کمد، دولابه قفسه، طاقچه، بخاری، رف بوفه، بار، گنجۀ کشودار، کابینت، کاردکس گنجۀ دیواری، جالباسی، جارختی، اشکاف، صندوقخانه، پستو
دیوارکشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ] دیوارکشیدن، حصار بستن، محاصرهکردن قفس کردن، بازداشت کردن حصار کشیدن، محصور کردن، احاطه کردن