قضاوتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ا، صدور رأی، صدورحکم، اظهارنظر، نتیجهگیری، استنتاج، تشخیص تصمیم، رأی دادگاه، حکم اجرایقانون، رعایت
بیرحمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی می، قساوت، سنگدلی، سفاکی، سختگیری، شقاوت، خونخواری، تطاول، وحشیگری قصاص، انتقامجویی ستمکاری، ستمگری
عدم تشخیصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال م تشخیص، سوء قضاوت، تصورغلط، توهم، پندار نادرست، خطا، نامیزانی تشخیص نادرست، عدم تمیز جایزالخطابودن، استعداد خطا سادهلوحی، گول خوردن، حماق
تشخیص اشتباه دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال یص اشتباه دادن، قضاوت اشتباه کردن، اشتباه کردن، خطا کردن، دستکم گرفتن، پُربها دادن، درست نفهمیدن، بد تعبیر کردن
قبول کردن دعویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دعوی، صلاحیت دادگاه رااعلام کردن، قضاوت کردن، رأی دادن، حکم دادن، فتوی دادن، قضاوت کردن، تشخیص دادن خلاصه دعوی را بیان کردن، رای صادر کردن، تسلی
مطمئن شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ن شدن، اطمینان یافتن، اطمینان حاصل کردن گواهی دادن، برابراصل کردن، صحه گذاشتن تشخیص دادن، قضاوت کردن، قبول کردن دعوی اعتقادداشتن، باور داشت