قبرستانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ستان، گورستان دخمه، سردابه غسالخانه، مردهشور(ی)خانه، سردخانۀ پزشکی قانونی سر خاک، سر مزار، مدفن بلوک بهشتزهرا
قدرندانستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی سته، قدرنشناخته، فراموششده، بیپاداش، حقخورده، ویژگی آنکه حقش خورده شده
واگذاشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود وردغفلت واقعشده، رهاشده، ژولیده، نامرتب، شلخته، شانهنکرده، ناآراسته، بدون آراستگی، ناپاک کنارگذاشتهشده، بایگانیشده، متروک، ویران
مرگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ومیر، درگذشت، موت، شهادت، احتضار، اجل، فوت، وفات، رحلت، ارتحال، ممات، سقط فنا، مردگی، نابودی، تلف، نیستی، عدم فانی بودن، زودگذری خودکشی، کُشتن،
فراموششدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه فراموششده، فراموش، ازیادرفته، ازخاطر محوشده متروک، رهاشده، واگذارده، مدفون گمنام، بینام، ناشناس مورد بیتوجهی، واگذاشته، قدرندانسته، مسکوت