بلندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ند، مرتفع، رفیع، متعالی، بالا، سربهفلککشیده، سرکش قدبلند، دراز، دیلاق، رعنا، سروْ قد، بالابلند، بلندبالا، کشیده، نازک، باریک، دراز قد، لنگدراز،
طولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ول، درازا، طولجغرافیایی، درازی، قد، بلندی قطر، کالیبر، ضخامت، شعاع، محیط طولموج کشش، بُرد، رسایی، دسترس، دامنه، میدان دید، پهنۀ دسترسی، میدان، عمق،
تنومندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت د، برومند، یل، بزنبهادر، استخواندار، بایالوکوپال، زبروزرنگ، فعال، دارای فعالیت عضلانی، هیکلی، عظیمالجثه، چاق بلندبالا، قدبلند ◄ بلند
طولانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد انی، دراز، بلند، کشیده، طویل، ممتد، بعید، دور بامسافت بسیار، باوسعت درازمدت، طویلالمدت، مدید، متمادی غرا، فصیح، مبسوط، گسترده، مطول، مفصل، مشروح، ط
مطمئنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال قد، قاطع، جدی، پابرجای، برجای، خودرأی، درستعزم، درستایمان اصولی، بران، بُرّا، مصمم متکی، اتکاکننده، پشتگرم، متیقن، خاطرجمع حتمی، قطعی▲