قبول نداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال شتن، تکذیب کردن، ردکردن، کأنلمیکن دانستن، نادیده گرفتن، نیست انگاشتن، بر یخ نوشتن (نگاشتن) چیزی
قبول کردن دعویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دعوی، صلاحیت دادگاه رااعلام کردن، قضاوت کردن، رأی دادن، حکم دادن، فتوی دادن، قضاوت کردن، تشخیص دادن خلاصه دعوی را بیان کردن، رای صادر کردن، تسلی
مورد قبول واقع شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال بول واقع شدن، مقبول بودن، باورکردنی بودن، پذیرفته شدن، تأیید شدن
مسئولیت قبول کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ول کردن، تعهد کردن، متعهد شدن، لبیک گفتن، قول مساعد دادن، قول دادن، احساس مسئولیتکردن، التزام سپردن، التزام دادن
متنوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ندگونه، چندجوره، جوراجور، جورواجور، قدونیمقد، رنگارنگ، چندلا، ناهمگن، مختلف، گوناگون، دگرگونه، متفاوت همواره متغیر، متلون، دمدمی مختلف، متعدد مستثنی
گوناگونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، متنوع، مختلف، جورواجور، قدونیمقد، الوان، رنگین، رنگارنگ▼، ملون، متلون، نقشونگاردار، مزیّن رنگینکمان بوقلمونصفت، متلون، دمدمی
بلندیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد لندی، ارتفاع، طول عمودی، تراز، درازا، طول قد، قامت، بالا، قدوبالا، قدوقواره، قدوقامت، اندام کشیده، اندام ◄ بدن انسان بالا، رو، سطح رویین فراز، علو ه
ورودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ورود، ظهور، آمدن، تشریففرمایی، نزولِ اجلال دخول، فرود، ملاقات وصال، حصول، اختتام، نیل، رسیدن، انجام، اتمام، موفقیت تشریف، مَقدَم، قدوم تقرب، حلول،
ارگانیسمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نیسم، حیوان، موجود زنده، جانور، جاندار، مخلوق، تنابنده، جنبنده، زندگی میکروارگانیسم متابولیسم، سوختوساز سازواره خصوصیات ممیزۀ موجود زنده: حرکت،