قاضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حاکمشرع، داور، حَکَم، خبره، رئیس دادگاه، امین صلح، دادرس، هیئت دادرسان، هیئت داوران سلطان، شاه، پادشاه مرجع، مرجع نظردهنده قاضیالقضات
قرضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، استقراضی، رهنی، کرایهای، عاریه، عاریتی، قرضگرفتهشده، موقتی، پیشکی در رهن نسیه، پرداختنی اعتباری، تسهیلاتی مقروض ◄ وامدار▼
مرجع نظردهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ظردهنده، داور، حَکَم، حاکمشرع، قاضی کارشناس، کارشناس رسمی، ارزیاب کارآگاه، بازرس، بازپرس، مشاور منتقد، رسالهنویس ناظر، ناظرین سیاسی، مفسر
مجری قانونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ون، قانونگزار، وزیردادگستری، رییس قوۀ قضاییه، قاضی، پلیس قضایی، منصب دادگاه صحرایی، دادگاه نظامی، دادگاه اجرائیات
رأی دادگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اه، احکام، رأی، نتیجه، تشخیص قاضی، تصمیم، حُکم قضاوت ترک اختلاف با دخالت قاضی، سازش
مقتضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی قتضی، مصلحتآمیز، مصلحتی، توصیهشده، مناسب، بهحق ضروری، واجب، بایسته، جبری لازم، موردنیاز سیاسی، انتخابشده، سیاستآمیز، استصوابی، چاره، علا
درهمبرهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت هم، قاطی پاطی، شیرتوشیر، قاراشمیش، وصله پینه، گوناگون متنوع، گوناگون، متفرقه، درهم، نامشخص