آلیاژفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دۀ مُرکب، آمیزه، اکسیر، ترکیب فلزات، مخلوط، معجون، ملغمه برنج، برنز، فولاد [◄ چیز سخت 326]، چدن، مفرغ، مسوار
چیز سختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ختکننده:الماسه، اهار (آهار )، لاکِ سختپوست، فلس، پیرکس، استخوان، الماس، فلز، سنگچخماق، خارا، سنگ، صخره پینه، میخچه شالوده، بستر، بنیاد آهن،
استحکامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی حکام، دوام، مقاومت، پایایی، ثبات، پایداری، ماندگاری، بقا استحکام جنسی: صلابت، سختی (سفتی) نگهدارندگی، چسبندگی بهدیگری، استواری، پابرجایی، ا
اعقابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ب، اولاد، سلاله، ابنا، فرزندان، پسران، دختران، بنات، بچهها ارث، وراثت بازماندگان، وراث، بقایا آیندگان، نسلهای بعد، نسب▼ بازمانده، فرزند، عقبه، خلف،
شخص عاشقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی نون، فرهاد، وامق، بیژن، خسرو، رامین، رومئو، دوست، خواستگار، شوهر زلیخا بلبل، شمع حاجیت