فوتبالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی هند، استپ، بک، پنالتی، تکل، قیچی فوتبالیست، فورواردر، حمله، نوک حمله، دفاع، مدافع، بک، هافبک، گلر، دروازه بان
آدم ورزشکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ازیکن، فوتبالیست، ژیمناست، دونده، اسکی باز، شناگر، تیرانداز، کمانگیر، مشتزن، بوکسور، کاراتهباز، جودوکار گلادیاتور، شخص مبارز پهلوان، کُشتیگیر تکا
بازی باتوپفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، فوتبال▼، بسکتبال▼، والیبال▼، تنیس، (مچپوینت، بکهند،) چوگان، سایرورزشها▼ تنیس روی میز، پینگپنگ، اسکواش، بدمینتون، هندبال، بیسبال، اسنوک
بازیکنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ورزشکار، یار، پا، رقیب، حریف فوتبالیست، فوتبال▼ کُشتیگیر، والیبالیست، ملیپوش، ژیمناست، دونده، اسکیباز، شناگر، تیرانداز، کمانگیر، کاراتهبا
پسنشینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت نشینی، عقبنشینی، برگشتنبهمحل نخست، رجعت، برگشت، ارتجاع، کشسانی، کششپذیری پسزنی، لگد، جفتک، قیچی [فوتبال] پژواک، اکو، انعکاس واکنش، عکسالعمل، ب
فرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ار، گریز، خلاصی، خروج، هزیمت، عقبنشینی، نقل مکان تراوش، نشت، چکه، دررو، حرکت بهبیرون، صدور رهایی، گریز، خروج، نجات تسکین، طفره، اجتناب ضدحم