فروتنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ی، افتادگی، شکستهنفسی، تواضع، خضوع، انفعال، سادگی، بیتکلفی، انکسار، خشوع تذلل، حقارت فردفروتن، آدم خاکی، درویش
فروتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ن، افتاده، خاضع، حلیم، متواضع، خاشع، افتاده حال، خاکی، درویش
فروتن بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی فروتن بودن، افتاده (خاضع ...)بودن، غرور را زیرپا گذاشتن، افتادگی کردن، حقیر بودن توجه را جلب نکردن، پرهیزگار بودن، مخفیانه کارنیک کردن، اجتن
سازهای بادی چوبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی چوبی، باسون، کلارینت، نی، نای، فلوت، سرنا، اوبوا، قرنی، رکوردر ارگ، ارگانون سوت، سازدهنی لولۀ بادی بالابان، غوشه آژیر
لولۀ بادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی لولۀ بادی، بادگیر، دودکش، هود نای، نایژه، بینی سرلوله، دهنه، هواگیر، منفذ نی، نای، فلوت، سازهای بادی چوبی، سازهای بادی برنجی، ساز دهنی چپق، پ
فروتن بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی فروتن بودن، افتاده (خاضع ...)بودن، غرور را زیرپا گذاشتن، افتادگی کردن، حقیر بودن توجه را جلب نکردن، پرهیزگار بودن، مخفیانه کارنیک کردن، اجتن
متفاوتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه فاوت، متباین، بیشباهت، نامشابه، سوا، جدا، تطبیقناپذیر ابتکاری، نامقلد، نوآور مرکب، ناهمگن جوراجور، متنوع منحرف ناسازگار ناجور، نابرابر مغایر تک،
متفاوت بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه فاوت بودن، تمایز داشتن، اختلافداشتن، تباین داشتن، مشابه نبودن، فرق داشتن، منحرف شدن مغایر بودن، ناسازگار بودن متغیر بودن، تغییر کردن