فرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ار، گریز، خلاصی، خروج، هزیمت، عقبنشینی، نقل مکان تراوش، نشت، چکه، دررو، حرکت بهبیرون، صدور رهایی، گریز، خروج، نجات تسکین، طفره، اجتناب ضدحم
وسیلۀ فرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی لۀ فرار، طناب راه فرار، راه گریز، مفر، بیراهه، خروجاضطراری، خروجی، پناهگاه، تدبیر
فشردگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تراکم، فشار، سنگینی، تحمیل، تنگنا، تنگی فشار هوا، هوای فشرده استنوسیس، اختناق، خفگی، خفهسازی، فقدان هوا تنگی نفس، آسم آبگیری، اعتصار، آبلمبو کردن
رقیق کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی رقیق کردن، منبسط کردن، فشار را کم کردن، خالی کردن آبکیکردن، ضعیف کردن تبخیر کردن
اتمسفرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ر، جَوّ، کرۀ هوا، آسمان فشار جوی، فشار هوا اثر (پدیدۀ) گلخانهای (گرمخانهای)، گازهایگلخانهای، دیاکسید کربن برونجَو، اگزوسفر، استراتوسفر،
موجبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ادی حرکت و انگیزۀ [مادی]، انواع انگیزه:}، مشوق، مشوق مادی، محرک، فشار، اعمال نفوذ، مضیقه، اجبار، تحریک، فوریت، ضرورت، اضطرار تلنگر، مهمی
فرد انگیزندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام گیزنده، رابط، مشوق، رایزن، مشاور گروه فشار، لابی، بانفوذ خطیب، سخنران، وکیل مدافع مبلّغ، تبلیغاتچی، پروپاگاندیست، مروّج، مسئول روابط عم