فشردگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تراکم، فشار، سنگینی، تحمیل، تنگنا، تنگی فشار هوا، هوای فشرده استنوسیس، اختناق، خفگی، خفه‌سازی، فقدان هوا تنگی نفس، آسم آبگیری، اعتصار، آب‌لمبو کردن
فراگیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، دامنه‌دار، پردامنه، بی‌مرز، سراسری، اپیدمیک، جهانی، جهانشمول، شامل، جامع، حاضر پراکنده، متفرق پهناور، عریض، عریض‌وطویل، وسیع هوادار
افسردگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، اندوه، ملال، ملالت، دل‌گرفتگی، غبارخاطر، آزردگی خاطر، دل‌شکستگی، دلسردی، دلتنگی، نامرادی، نومیدی غم غربت، نوستالژی، یادآوری خاطرات رنجش
اپیدمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، فراگیری، شیوع، انتشار، همه‌گیری پاندمیک سرایت▼، انتقال طاعون، مایۀ هلاک، بلا، آفَت ناقل بیماری
حضورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ] حضور، وجود، بودن فراگیری، اشباع، نفوذ، پُر بودن، سرشاری 54 ◄ پُر فراهم بودن، دسترسی، قابلیت دستیابی، نقدبودن خدمت سکنا، اقامت، استقرار، سکونت،
بیروحیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی بی‌روحی، کُندی، افسردگی، کسل‌کنندگی، ملالت فقدان خلاقیت، بدون الهام، بیمزگی ابتذال، پیش‌پاافتادگی، سطحی بودن فقدان بذله‌گویی، ترشرویی، ملالت
کلیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت کلیت، تمامیت، کل، کاملبودن جامعیت، عمومیت جهان‌شمولی، فراگیری، شمول جبلت، کیهان سیستم، نظام، چارچوب، هیئت، تشکیلات، سازمان، نظم، رژیم، دولت، سازمان