حقارتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، فرومایگی، زبونی، ذلت، خفت▼، بندگی، دون پایگی، پستی، دنائت، رذالت شرارت، نادرستی تسلیم، تذلل، فروتنی بندگی، انقیاد، مظلومیت، بردگی، نوکری ت
خستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خست، خساست، بخل، صرفهجوییغلط، لئامت سیاست پولی انقباضی پستی، دنائت، فرومایگی، رذالت ◄حقارت، شرارت، نادرستی امساک، عدماستفاده، صرفهجویی، ا
بدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی م] بدی، پستی [صفات بد انسانی]: شیطنت، خباثت، شرارت، بدجنسی، بدخویی، موذیگری، بدکاری، تبهکاری، نادرستی، بددهانی، ناسزاگویی، فحاشی، هرزگی، سوءن
نوکریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی خوشرقصی، خوشخدمتی، سرسپردگی، بندگی، شاگردی، تسلیم، دنبالهروی، اطاعت، انقیاد، بردگی، فرومایگی تملقگویی، چاپلوسی
نادرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ستی، تقلب، بدجنسی، پستی، ناراستی، بیوجدانی، فساد، تباهی، ناحق فساد اخلاقی، رذالت، رذیلت، پستفطرتی، فرومایگی، دنائت، خباثت، فرومایگی، دنائت، شر