فروشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ش، مزایده، شرکتدرمناقصه، بازاریابی، واگذاری، عدم نگهداری، حراج، بازارگرمی رونق بازار، رونق، رواج، بازار گرم (داغ)، خوشبختی تجارت، تاجر، مال
فروشندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی زیتور، متعامل، فروشندۀ انحصاری، مونوپولی، کسبه، دستفروش، تاجر، تهیهکننده، امضاکننده
فروش رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی فروخته شدن، بهبازارآمدن، دست بهدست شدن، بازار شلی داشتن، تقاضا برایش فراوان بودن، رونق داشتن، رواج داشتن، بازار پیدا کردن، بازار داشتن فرو
فروشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ش، مزایده، شرکتدرمناقصه، بازاریابی، واگذاری، عدم نگهداری، حراج، بازارگرمی رونق بازار، رونق، رواج، بازار گرم (داغ)، خوشبختی تجارت، تاجر، مال
فروش رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی فروخته شدن، بهبازارآمدن، دست بهدست شدن، بازار شلی داشتن، تقاضا برایش فراوان بودن، رونق داشتن، رواج داشتن، بازار پیدا کردن، بازار داشتن فرو
دخلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی آمد، فروش، وصولی، دریافتی، عواید، عایدات، عایدی، برگشت سرمایه، اجاره، حقلیسانس، رویالتی وصول درآمد، نقدینگی، دریافت صندوق فروش ناخالص، فروش
گرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی داغ، فروزان، پرحرارت، تابان، برافروخته، تبزده، ملتهب، بلند، تیز کبابشده، کباب، برشته، برشتهشده، سوخته، تفته، تافته، گداخته، بسیارداغ، تفتیده
تهیهکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کننده، انتقالدهنده، شخصدهنده فروشنده، تأمینکننده، توزیعکننده، شرکت پخش سراسری، بستانکار، شخص وامدهنده کارپرداز مادرخرج، خزانهدار نانآو