فرقهگراییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب گرایی، جداییطلبی، کنارهگیری، انحصارطلبی، تعصب، مناقشه، سرپیچی، اختلاف نظر، نظر مخالف، بیثباتی دودستگی، تشتت، تفرقه، تشتت آرا، پراکندگی، تفرق، تنو
فرقهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب مسلک، مرام، حزب، تیره، اخوان، دستهبندی غیرتشکیلاتی: حلقه، جرگه، محفل جماعت دستهبندی قبیلهای، فرق، احزاب سایر مسلکها، فرقههای مذهبی:اسماعیلیه، مت
نظرمخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال مخالف، مخالفت، ناسازگاری، اختلاف، اختلاف عقیده، اختلاف نظر، دودستگی، فرقهگرایی اعتراض، ایراد، نفی، انکار نفاق، جدایی، اختلاف رأی، اصطکاک،
تعصبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، غرض، تمایل ترجیح، طرفداری، تبعیض، اجحاف، بیعدالتی عصبیت کوری حمایت، حمیت، غیرت، فرقهگرایی تعصب ملی، تبعیض نژادی، نژادپرستی، آپارتاید، ب
بیثباتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یثباتی، بوالهوسی، تغییر عقیده▼، تجدید نظر، ازگذشتهبریدن، توبه نادرستی، فقدانوظیفه، خیانت، فرقهگرایی چشمپوشی تناقضگويى، فقدانمسئولیت،
تفرقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم رق، پراکندگی، شکست، انکسار، پاشیدگی، پاش، پاشیدن پخش، پراکنش، انتشار، نشر، سرایت، واگرایی اوراق شدن، تجزیه تشعشع، گسیل انفجار، شکافت نیروی خارج ازمرک
تنوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، چندگونگی، گوناگونی، تعدد، اختلاف، واریته، تغییر پذیری، چندتایی، چندگانگی رنگارنگی، ناهمگنی تفاوت، اختلاف، دگرگونگی، پراکندگی، تفرق، تشتت، تفرقه، تش