فروتنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ی، افتادگی، شکستهنفسی، تواضع، خضوع، انفعال، سادگی، بیتکلفی، انکسار، خشوع تذلل، حقارت فردفروتن، آدم خاکی، درویش
موتورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت آرمیچر، فرفره، قرقره، چرخ، دوک، پنکه، هواکش، فَن، آسیاب بادی، پیچ، ساعت محور، شافت، اکسل، میل گردان، لولا، پاشنه، دیفرانسیل، [≠ مختصات دکارتی 465] و
چرخشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] چرخش، حرکت دَوَرانی مستمربهدور محور خود، حرکت فرفرهای چیزچرخنده، دوک، موتور▼ احساس چرخش، سرگیجه، دوار، منگی ◄ ناخوشی جهتچرخش، بهطرف راست (چپ)،
بعداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان داً، درآتیه، درآینده، پس، سپس، آنگاه، پسازآن قریباً، عنقریب، تاچندی دیگر، بهزودی، امروز [و]فردا، همینروزها، فرداروزی سرانجام، عاقبت، بالاخره، نه
وسیلۀ بازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی چه، لعبت، عروسک، باربی، عروسک خیمهشببازی، تیله، توپ، مدیسینبال (مدیسنبال)، بادکنک، بادبادک، فرفره، بادبر، بُل، بجول، قاپ، الک، الاکلنگ،