معلولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] معلول، اثر، ثمر ثمره، رویش (جوانه)▼ محصول، زاده، فرآورده نتیجه، دستآورد، برآیند، عاقبت، بازتاب، فرجام کار، دنباله، پیآمد حاصل، عایدی، دخل، ماحصل
تغییرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ییر، تحول، تطور، گذر، گذار، تعدیل، جرح و تعدیل مسخ، دگردیسی، دگرگونی▼ فراوری، تولید، تعمیر نوسان انقلاب، تکامل تعویض، تغییر متقابل تنظیم، اصلاح، تر
تغییر دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر دادن، عوض کردن، تبدیلکردن، تنوع بخشیدن، جرح و تعدیل کردن گشاد کردن، تنگ کردن تصحیح کردن، اصلاحکردن، بهتر کردن، نو کردن ازشکل طبیعی خارج کردن، تغییر
محصولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ریده، ساخته، ساختۀ دست بشر، آفرینه، آفرینش، اثر، بار، میوه، ثمره، برآورده، نتیجه، ماحصل، فرآورده محصول نهایی، محصولجانبی (فرعی) صنایع دستی، کار دستی
عاملیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت عاملیت، عمل، کار، علیت مشغله، کسبوکار، اشتغال اِعمال، تأثیر زحمت، کوشش، فعال بودن، تلاش تعامل، اثر متقابل حصول، فراهمسازی، بهدستآوری، دستیابی، و