سازهای بادی برنجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی برنجی، شیپور فرانسوی، ترومبون، توبا، شیپور، ترومپت، ساکسوفون، کورنت، هورن (شیپور)فرانسوی، بوق، ناقور
بهدورازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ] بهدوراز، آنطرف، دردورتریننقطه آنسویِ، فراسوی، پشتِ، عقبِ، ماورای، فراتراز خارج ازدید، خارجازبرد، خارج میدان دورازدسترس، دور
دورافتادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، دوردست، پَرت، غیرقابل دسترس، دستنیافتنی، دورازدسترس، دنج، خلوت آنطرف دنیا، خارجه، فراسوی دریاها، ماورای بحار کاملاً جدا محروم
آغازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم غاز، ابتدا، اول، شروع، سر، مرکز بدو، بدایت، عنفوان، مبدأ▼ طلوع، ورود برخاست، حلول، نشئت، فرارسیدن نوباوگی، جوانی آغاز تاریخ، بدویت، کهنگی تأسیس، افتت
آغاز شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ن، آغازیدن، شروع شدن، بهراه افتادن، افتتاح شدن، ثبت شدن طلوع کردن، سر زدن، فرارسیدن جوانهزدن، پیدا شدن، سرچشمه گرفتن، نشئت گرفتن، ظاهر شدن کلید خورد