غیرقابل اتکافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ل اتکا، غیرقابل اعتماد، نامطمئن▼، همواره متغیر، بیثبات اشتباهی، غلط، مشکوک شکدار [درمورد انسان:] نادرست، خیانتکار، خائن ول، دمدمی، نامصمم
غیرقابل تحملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، تیز، شدید، محال، بینهایت سخت، غایی، دشوار، مشکل، عمیق، گران، سنگین، التیامناپذیر، جانکاه، جانگداز، صفات درد
درزمان غیرحالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان غیرحال، قبلاً، درآتیه، بعداً، غیر ازحالا، حالا نه، اکنون خیر، یکوقتی، روزگاری، روزی روزگاری، زمانی، فردا
غیرقابل اتکافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ل اتکا، غیرقابل اعتماد، نامطمئن▼، همواره متغیر، بیثبات اشتباهی، غلط، مشکوک شکدار [درمورد انسان:] نادرست، خیانتکار، خائن ول، دمدمی، نامصمم
بخشناپذیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت یر، غیرقابل تقسیم، منحلنشدنی، جدانشدنی، جدایی ناپذیر، یکپارچه، یکتکه ساده لاینفک، پیوسته
نامشخصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود نامشخص، غیرقابل تمیز، یکسان، همگن، شبیه بههمریخته، آشفته، قاطی، بلاتکلیف بیهدف، اتفاقی، راندوم قاطیپاطی، شلمشوربا
درمخیله نگنجیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام یله نگنجیدن، غیرقابل تصور بودن، باورنکردنی بودن نپذیرفتن، باور نکردن
دورافتادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، دوردست، پَرت، غیرقابل دسترس، دستنیافتنی، دورازدسترس، دنج، خلوت آنطرف دنیا، خارجه، فراسوی دریاها، ماورای بحار کاملاً جدا محروم