غیرعادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم بیرویه، بیحساب، نسنجیده، بدون قانون و قاعده، بیقاعده، نامتعارف ناشناخته، خارجی نادر مضحک، مسخره، استثایی، عجیب، شگفت آور، فاحش، اغراق آمیز
غیرمادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام ادی، اخروی، ذهنی، مجرد، آرمانی، آبستره، انتزاعی، اعتباری، فکری افلاکی، غیرزمینی، معنوی، لاهوتی شبحوار، مصنوعی
غیراجتماعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی عی، عبوس [ترشرو 893]، ضد اجتماعی، خارجی، خانهنشین، خصمانه، کمحرف خجالتی بدبدرقه بیتفاوت اسرارآمیز
غیراجتماعی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی غیراجتماعی بودن، تنهایی را دوستداشتن، درخلوت نشستن، اجتناب کردن، گوشه عزلت اختیار کردن
غیرطبیعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ال، ناهنجار، بیقاعده، غیرعادی▲، استثنایی، خلاف قاعده، عجیبالخلقه، عجیب، شگفتآور، اجقوجق، عجیب و غریب، ناهمگن منحرف بیتوجه، حواسپرت، سبکسر، مجن
معنویتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام سم] معنویت روحانیت، ایدهآلیسم (ایدآلیسم)، عرفان ابدیت، ملکوت، جهان غیرمادی، عالم معنی، عالم غیب، لاهوت، حسششم ایدهآلیست روح، شبح مدینۀ فاضله،
خندهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دهآور، عجیب، غریب، غیرعادی، بامزه، مضحک، سرگرم کننده، بانمک، غیرعادی، تمسخرآمیز مطایبهآمیز