قفلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ل، دکمه، قزن، دکمه فشاری (قابلمهای)، سنجاق قفلی، دکمۀ سردست [ تزیینات لباس 844] گیرۀ کاغذ، سنجاق سر، گل سَر سوزن، میخ، سنجاق، پونز، گلمیخ، قلاب، ن
غفلتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود یدقتی، بیمبالاتی، سهو، بیملاحظگی، اهمال، مسامحه، لغزش، تغافل، بیخبری، بیتوجهی، فراموشی آبمالی، فروگذاری، کوتاهی، قصور، فقدانوظی
غفلت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود غفلت کردن، نادیده گذشتن، ازقلمانداختن، فروگذاردن غفلت کردن از دیگری◄ توجه نکردن [بهشخص دیگر]▼ غفلت کردن در وظایف، اهمال کردن، لاابا
باعث غفلت شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ث غفلت شدن، حواس را پرت کردن سست کردن گمراه کردن توجه راجلب نکردن فراموش شدن دیر بودن معلق بودن نتیجهندادن
ازروی غفلتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود روی غفلت، شتابزده، زود، هولهولکى، بىتأمل، دستپاچه، عجولانه سهواً، اشتباهی بیمطالعه، بدون مقدمه، بیتأمل، بدون تدارک قبلی، اللهبخ
غفلت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود غفلت کردن، نادیده گذشتن، ازقلمانداختن، فروگذاردن غفلت کردن از دیگری◄ توجه نکردن [بهشخص دیگر]▼ غفلت کردن در وظایف، اهمال کردن، لاابا
باعث غفلت شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ث غفلت شدن، حواس را پرت کردن سست کردن گمراه کردن توجه راجلب نکردن فراموش شدن دیر بودن معلق بودن نتیجهندادن
ازروی غفلتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود روی غفلت، شتابزده، زود، هولهولکى، بىتأمل، دستپاچه، عجولانه سهواً، اشتباهی بیمطالعه، بدون مقدمه، بیتأمل، بدون تدارک قبلی، اللهبخ
مورد بیتوجهی قرارگرفتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود رد بیتوجهی قرارگرفته مورد غفلت واقعشده، واگذاشته، استفادهنشده، نگهدارینشده، واگذارشده، واگذارده