لایهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد غشاء، قشر، فیلم، غلاف، چینه، پوسته، رگه، لا، درز، رگ ورقه، نازُکه، صفحه▼ سکو، عرشه، کف، طبقه، اشکوب فلس، پوست لایی آب‌طلا، آب‌نقره، آب-، لاک، لعاب،
جهنمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب نم، دوزخ، غاشیه، هاویه، برزخ، اعراف، ورطه دَرَک، اسفل‌السافلین، دار مکافات وصف دوزخ: مار غاشیه، حمیم(آب جوش)، سعیر (زبانۀ آتش)، آتش دوزخ
پوستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اط، بشره، چرم، پوست دباغی‌شده، ورنی، چرم گاو، تیماج، جیر، پوست مار، مَشک فلس، پولک، لاک روکش، لعاب، غشا، لایه اکتودرم (برون‌پوست)، ملانین زگیل، بیما
جراحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زخم، بریدگی، خراش، قطع کبودی، ورم آسیب، صدمه، کوفتگی، ضرب، کوب مصدوم، شخص بیمار آماس، پیله، غراش
اسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بدخش، مادیان، خنگ، مرکب، بارگی، خیل رخش اسب جوان، کره انواع اسب: جنگی، بارکش، خراس، اخته نژاد اسب: عرب، کرد، عرب کرد، ترکمن، عرب ترکمن، چناران، سی
