مدوّرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل وّر، گِرد، دوار، مداری، قوسی، کمانی، هلالی بیضیشکل بوکله غلتان (غلطان) چرخدار
مارگونهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل مارپیچ، حلزونی، پرپیچ و خم، فراز و نشیبدار، پیچدار، پیچان غلتان (غلطان)
جاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی جریاندار، روان، ساری، سیلآسا، غران، خروشان، جوشان، مواج، متموج، بارانی زمزمهکنان متحرک، باز [فعلی، الزامآور، قانونی، رعایتکننده، ]
حبابدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی حبابدار، گازدار، جوشان، متخلخل، کفکرده غران، خروشان و جوشان
مدوّر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ّر کردن، گرد کردن، بهشکل دایرهدرآوردن، قرص کردن، نوردیدن، لوله کردن، تومار کردن، لفاف کردن پیچاندن، پیچ دادن، تاب دادن، بهدور دایره چرخاندن، گرداند