جراحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زخم، بریدگی، خراش، قطع کبودی، ورم آسیب، صدمه، کوفتگی، ضرب، کوب مصدوم، شخص بیمار آماس، پیله، غراش
جهنمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب نم، دوزخ، غاشیه، هاویه، برزخ، اعراف، ورطه دَرَک، اسفلالسافلین، دار مکافات وصف دوزخ: مار غاشیه، حمیم(آب جوش)، سعیر (زبانۀ آتش)، آتش دوزخ
عوضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر مابهازا، معادل، اکیوالان، ارزش، قیمت، مبلغپرداختی ارز گزینه، انتخاب تاوان، غرامت، خسارت، ◄دلجویی، جریمه، زیان وجهالمصالحه، کفاره معنی مجازی
جاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی جریاندار، روان، ساری، سیلآسا، غران، خروشان، جوشان، مواج، متموج، بارانی زمزمهکنان متحرک، باز [فعلی، الزامآور، قانونی، رعایتکننده، ]
حبابدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی حبابدار، گازدار، جوشان، متخلخل، کفکرده غران، خروشان و جوشان