غذافرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اک، پوف، به‌به، خوردنی، خورش، آذوقه، بار، اطعمه، اغذیه، ارزاق، مائده جیره، جیرۀ غذایی طعمه حاضری▼
علم غذافرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ذا، گاسترونومی، فنآشپزی، خوشمزگی آشپز، طباخ، آشپزباشی، قهوه‌چی، چایچی آشپزی، پخت‌وپز▼
افزودنیهای غذاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت های غذایی، روغن، ادویه، چاشنی، ترشی، سس ادویه‌جات: نمک، فلفل، دارچین، زیره، زردچوبه، هل، لیموعمانی، سماق، ادویه لیته، تُرشی چاشنی، کچاپ، سس سالاد، س
حاضریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت غذای حاضری، غذایسبک، عصرانه، اشتهاآور پیش غذا، اردور، آنتره، بوفه ساندویچ، لقمه کوکو، کوکوی سبزی، بادنجان آش، سوپ، با، شوربا، آب، آبِ-، آب خورش، آشر
رژیمغذاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ایی، رژیم لاغری، پرهیز، گیاهخواری، خامخواری، خام گیاهخواری غذای فیبردار، سبوس گندم، غذای رژیمی، کم‌چربی علم تغذیه سوء تغذیه پرهیز، امساک، قناعت، اعت
مرغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی روس، مرغ هلندی، آمریکایی، ماکیان مرغ تخمی، مرغ خانگی، مرغ لاری، جوجه تخم‌مرغ، خاگینه، سفیده، زرده ◄ غذای حاضری
بدطعمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی می، بدمزه بودن، بدمزگی، نامطبوعی، تلخی، ناگوارایی، ترشبودن، فساد، غذای مانده داروی تلخ، زهر چیز تلخ و بدطعم: قهوه، زهرمار، آش گِل گیوه، زقوم، چا
موادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مواد، مواد اولیه، منابع، عوامل، وسیله کالا، اجناس، مصالح، ارقام، اقلام مواد غذایی، آذوقه، خواربار، ارزاق، غذا، دانه، علوفه، غذای حیوانات مواد