پودرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی َرد، غبار، خاک، ماسه، خاکاره، گردوخاک، گردوغبار، گرده، خاکه، سوده، رنده گچ، سیمان، آرد، نشاسته، گردغوره، آرد نخودچی فله گردافشانی
زدایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت یش، پاکسازی پالایش، تصفیه ◄ تقطیر▲ استحمام، پیرایش، اپیلاسیون آزادسازی غبارروبی
تطهیر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی هیر کردن دود دادن، بخور دادن، سوزاندن، اسفند دود کردن ختنه کردن، سنت کردن غبارروبی کردن
افسردگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، اندوه، ملال، ملالت، دلگرفتگی، غبارخاطر، آزردگی خاطر، دلشکستگی، دلسردی، دلتنگی، نامرادی، نومیدی غم غربت، نوستالژی، یادآوری خاطرات رنجش
رنجشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی یدگی، آزردگی، دلتنگی، دلخوری، کدورت، تکدّر، ناراحتی، ناسازگاری، اصطکاک، برودت، غبار، تیرگی، عدم رضایت تغیّر، اوقات تلخی، ترشرویی، نفرت،