عکاسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه عکسبرداری، فوتوگرافی، سینما، هولوگرافی عکس، فتوگراف، نیمرخ، پرتره، آلبوم عکس آگراندیسمان هولوگرام دوربین عکاسی، پُلار
عکاسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه عکسبرداری، فوتوگرافی، سینما، هولوگرافی عکس، فتوگراف، نیمرخ، پرتره، آلبوم عکس آگراندیسمان هولوگرام دوربین عکاسی، پُلار
دوربین [تصویربردار]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صویربردار]، دوربین عکاسی، رفلکس، دوربین فیلمبرداری، هندیکم، دوربین دیجیتال، وبکَم، موبایل عدسی تلهفتو، زوم فیلم، ویدیو عکاسی عکس، هولوگراف، ت
مینیاتورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تور، تصویر بسیار کوچک، تصویر ریز و ظریف، تابلوی نقاشی مینیاتوری کردن، کوچک کردن عکس، کنتاکت، عکاسی طرح کوچکشده میناتوریبودن، ظرافت، باریکی، نازکی
دستگاه نوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ابزار نوری، شیشه، عدسی▼، ذرهبین، عینک، دوربین عکاسی، دوربین▼، میکروسکوپ▼، تلسکوپ، دوربیننجومی، پروژکتور، استروبوسکوپ، آپارات، پریسم، پریسکوپ، آ
علم نورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ور، نورشناسی، اُپتیک، آپتیکز ضریب شکست نور، سرعت نور تار نوری، لولۀ نور، فیبر نوری ابزار نوری، قلمنوری، دستگاه نوری، عکاسی