سطحی [دانش]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال [دانش]، عوامانه، خرافاتی [فرد] غیرمتخصص، زبانباز، متظاهر، دارای اداواصول نپخته، نسنجیده، هوایی، خام کم عمق
ایجادتعصب کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال عصب کردن، عوامفریبی کردن، نفوذ داشتن، اثر داشتن، تأثیر گذاشتن
پارلمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه مان، مجلس شورای اسلامی، سنا مجلس عوام، مجلس نمایندگان، دوما، رایشستاگ، شامبر ده دپوته، کورتس، کنگره مجلس لردان، سنا
مالیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خراج، باجوخراج، عوارض، عوارض تجمیعی، مالیات فروش، حقوق گمرکی، سود گمرکی، مالیات مستقیم، مالیاتغیرمستقیم، مالیات ارزش افزوده وضعمالیات، مالی