حشرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی مگس، ملخ، جیرجیرک، مورچه، عنکبوت، سوسک، آبدزدک، آخوندک، کک، ساس، شپش، بید، موریانه، خرخاکی، عقرب، کژدم، رطیل، علیورجه، مگسک، آسیابک برگبالان،
دامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط تَله، تور، کمند شبکه، شست تار عنکبوت، دام عنکبوت کمینگاه، ورطه طعمه صید ◄ آسیبپذیر صیاد ◄ شکارچی، کمینکننده، شخص پنهانشده